آن روز، که حضرت حسین و عزیزان و یاران باوفایش در کربلا به شهادت رسیدند، قاتل حسین (ع) که حبههی خود را پیروز میدید و آگاهانه به قتل امام اقدام کرده بود، جلو چادر عمرسعد ایستاد و با صدای بلند فریاد برداشت : باید تا رکاب اسب مرا، انباشته از نقره و طلا گردانی، زیرا من، سید و آقای بزرگواری را به قتل رس