پاسکا نامزد پسرعموی چوپان خود هست و همه ان دو را زن و شوهر می دانند ولی پاسکا که متوجه زیبایی و طنازی خود شده ناگهان انصراف خود را اعلام می کند . ملکیوره از این موضوع ضربه سختی می خورد و قادر به تحمل شرایط نیست از سویی ناراحت است و از سویی دیگر دختر را دوست دارد ....