نویسنده این کتاب در این داستان واقعی و بسیار لطیف و زیبا از آشنایی خود با استاد و راهنمای دوست داشتنیاش ماماکیا سخن میگوید او پس از 4 سال شاگردی در نزد استادی به نام سقراط و پس از پشت سر گذاشتن بسیاری از مشکلات زندگی تصمیم میگیرد سفری به خاور دور انجام دهد تا هدف اصلی زندگیاش و سرچشمه الهامگرایی