ارسال پیش فرض به
لطفا انتخاب کنید
توی کوچه جا به جا «سرعتگیر» درست کرده بودند بالشتکهایی از سطح کوچه بالا آمده بود امیر فرمان را سفت چسبیده بود ژیان از سرعتگیرها بالا میرفت، میافتاد پایین، درق و دروق تلق و تلوق صدا میکرد ـ خدا کند ماشین مردم نشکند
رقعی
شومیز
192,192 صفحه
100