نیمطبقه داستان کارمندی را روایت میکند که در وقت ناهار و خصوصاً هنگام بالا رفتن از یک پلهبرقی، در جریان سیال ذهنش غوطهور میشود و در همان زمان کم، به گوشه و کنار زندگی خود و همعصرانش سرک میکشد و قصه انسانها، اشیا و مفاهیمی را روایت میکند که شاید تا به حال هیچ نویسندهای همچون او اینچنین موی