شاهماهی خلاصه کتاب: زن جوان بیوه ای، شبی را در بازداشت موقت گذرانده و منکر ارتکاب جرم است ولی برای آزادی موقت، ضامن می خواهد! پیرزنی اشرافزاده، پا به بازداشتگاه میگذارد تا با قید ضمانت، ماهنوش را از بند رها کند و او را به عمارت قجری خودش ببرد. ماهنوش با خاتون راهی می شود اما مدت کوتاهی نگذشته، خا