بعد از روز واقعه هیچ کس سرهنگ را ندیده بود نه خودش را و نه آن چند جوان افغانی را که همیشه همراش بودند و روزهایی که سرهنگ هوس خانه نشینی می کرد با قیافه های خجول در بقالی و نانوایی محل ظاهر می شدند.اولین روزهای بعد از واقعه از این که سرهنگ را در پارک نمی دیدم و صدای برخورد عصای عاج نشانش را روی سنگ ف