کتاب بیستون. خسته م. کم آوردم. بسمه دیگه. دلم می خواد بمیرم. خسته م از حرف ها و نگاه دیگرون. خسته م از خودم، از آینده ای که کلی براش نقشه کشیده بودم، ولی با دست های خودم گند زدم بهش. خسته م از دست خودم که می تونستم سه سال پیش، یه «به درک» بگم و برم دنبال زندگیم، ولی نرفتم و دارم می سوزم از نرفتنم. ن