خانم اسمایلی دست گروهبان را دید که گربه را نوازش میکرد دستهای بزرگی داشت که با آن انگشتان ظریف، لاغر، و بلندش خوش ترکیب مینمودند حالا این انگشتان گوشهای گربه را تاب میدادند، حالا این انگشتان پس گردن گربه را گرفته و همچون شانهای جاندار بر کمر منقبض شده گربه فرو میرفتند خانم اسمایلی میتوانست ق