در ساحل ام الرصاص نشسته بودم و به برگشت نیروها نگاه می کردم.این مکان تنها معبری بود که قایق ها می توانستند نیروها را سوار کنند و به ساحل خرمشهر ببرند . نیروهای زیادی در آنجا جمع شده بودند. صحنه های عجیبی را به چشم می دیدم عده ای با انداختن سلاح و تجهیزات سعی می کردند شناکنان خود را به آن طرف برسانند