فصل پنجم عاشقانههایم خلاصه : عقیق که چند سالی میشود فداکارانه خود را وقف زندگی خواهرها و برادرهایش کرده، بر اثر اتفاقی کوچک پی میبرد که این میان از محبت و سادگیاش سویاستفاده شده و او پاسخ مناسبی در جواب این چند سال فداکاری نگرفته و حالا که پا به سیسالگی گذاشته و تجربههای ناموفقی داشته، تنهاست.