کامیی سی و هشت ساله است و به نظر خوشبخت میآید، اما چرا احساس میکند که خوشبختی از او گریخته است؟ تنها چیزی که او میخواهد، یافتن راهی برای رسیدن به خوشبختی و شکوفایی است زمانی که کلود، مربی زندگی، مسیری را برای رسیدن به خوشبختی دوباره به او پیشنهاد میکند، کامیی بیتردید آن را میپذیرد او با بهره ب